به گزارش سایت خبری تحلیلی لنگرخبر، چند سال پیش جلالی فرماندار لنگرود شد و از همان روز اول مشخص بود که چیزی از رسانه و اطلاعرسانی نمیداند با آنکه چندین بار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با وی صحبت کرده بودند، بعد از مدتی رمضانی که در آن وقت مسئول روابط عمومی فرمانداری لنگرود بود […]
به گزارش سایت خبری تحلیلی لنگرخبر، چند سال پیش جلالی فرماندار لنگرود شد و از همان روز اول مشخص بود که چیزی از رسانه و اطلاعرسانی نمیداند با آنکه چندین بار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با وی صحبت کرده بودند، بعد از مدتی رمضانی که در آن وقت مسئول روابط عمومی فرمانداری لنگرود بود را برداشت و مثلا به جایگاه سازماناش در معاونت سیاسی برد ولی فقر افراد دارای شرایط و آشنا با روابط عمومی موجب شد تا مدتی پست روابط عمومی فرمانداری لنگرود بدون صاحب بماند، گرچه به رمضانی نیز رسانه ها در آن مقطع نقد داشتند ولی در هر صورت تلاش می کرد تا خدمات دولت به اطلاع مردم برسد و با رسانه ها در ارتباط بود.
با خالی شدن جایگاه روابط عمومی فرمانداری لنگرود، یکی از افرادی که در فرمانداری یکی دیگر از شهرستانها فعالیت میکرد به لنگرود آمد و در این سمت مشغول شد این در حالی است که فرماندار آن شهرستان، تمایل به همکاری با آن کارمند نبود ولی جلالی وی را تن گرفت در حالی که می شد از همین شهرستان فردی را به عنوان روابط عمومی فرمانداری لنگرود مسئولیت داد.
البته آن کارمند دیپورت شده به خوبی از مسئولیتش در فرمانداری لنگرود بر آمده بود و در طول یک سالی که در لنگرود بود مطالب جلالی از سخنرانیهای دانشگاهی در جلسات رسمی فرمانداری را نوشته و منتشر میکرد و روابط عمومی را به روابط خصوصی برای انتشار گفته های کتابی و تاریخی جلالی فرماندار لنگرود تبدیل کرده بود که ظاهرا باب دل جلالی نیز بود!
البته با تغییر فرماندار آن شهرستان، کارمند دیپورت شده پروازی نیز موقعیت را مهیا دید و به محل کار سابقش پیوست و اکنون باز هم روابط عمومی فرمانداری لنگرود که یکی از مهمترین مسئولیت هاست خالی است که البته این هنر یک فرماندار است که به دلیل عدم شناخت درست از کارکرد رسانه درعصر حاضر، این گونه هنرنمایی میکند!
البته جلالی فرماندار هنرهای دیگری نیز از خود به نمایش گذاشته و در طول دو سه سال گذشته چند جلسه فرمایشی با اصحاب رسانه در هفته دولت یا دهه فجر و غیره در قالب نشست خبری برگزار کرد ولی این نشستها را یک طرفه به پایان رساند و به سوالهای انتقادی پاسخی نمیداد و به اصحاب رسانه بیاحترامی میکرد البته چون سوال خبرنگاران برآمده از متن مردم بود طبیعتا این دهن کجی به مردم نیز میتوان حساب شود!
ظاهرا جلالی تصور میکرد که چون به وی فرماندار میگویند صرفا خود باید صحبت یا دستور دهد و افراد دیگر از جمله اصحاب رسانه نباید از وی سوالی کنند که در چندین جلسه متفاوت، از پاسخ به سوالات خبرنگاران تفره رفت!
البته به نظر میرسد که وی، فرمانداری را با کلاس دانشگاهی اشتباه گرفته و در جلسات بیشتر تمایل داشت که مباحث تئوری را مطرح کند و خود نیز گفته بود که نمی تواند کم صحبت کند، مثلا در جلسه پدافند غیرعامل به جای بررسی مشکل و حل موضوع در درست بررسی، به مباحث مربوط به تاریخی و انقلبا اسلامی پرداخته بود گویی دوست دارد جمعی دور میز بنشینند و او برای آنان سخنرانی کند، گرچه بیان مطالب انقلاب باید باشد ولی زمان بیان این مطالب باید در زمان اصلی اش بیان شود تا تاثیرگذار باشد.
گرچه تا چند روز دیگر، جلالی باید کت فرمانداری لنگرود را از تن خود در آورد ولی بلایی که او بر سر وضعیت روابط عمومی فرمانداری و اطلاعرسانی عملکرد دولت و نظام به مردم رسانده، بعید است تا چند سال آینده هم ترمیم یابد و تنها امید به فرماندار جدید لنگرود است تا با مدیریت درست و عملی و استفاده از پرسنل کاردان، به وضع موجود و مهم اطلاعرسانی سامان دهد!