در آغاز ، شمه ای از زندگی علمی و فرهنگی خود را بیان نمایید

کارون هستم , کارون مطلبی گرچه نامم تداعی گر سرزمین تفتیده جنوب با نخل های زیبایش می باشد اما زادگاه پدریم گیلان شهرستان لنگرود  بوده در دی ماه سال ۵۲ در تهران چشم بدین جهان نمادین ؛ جهانی زیبا اما پررمز وراز گشودم .

در هفت سالگی به همراه خانواده از تهران به لنگرود آمدیم و در محله کیاکلایه سکنی گزیدیم .دوران کودکی و نوجوانی و جوانی ام در همین محله و شهر لنگرود سپری شد و با بوی برنج و چای و کلوچه جوادیان و نغمه های گوش نواز مرغان هوایی و پل خشتی روزگار گذراندم..

پس از اخذ دیپلم و بیشتر برای خوشحال کردن هرچه بیشتر مادر خدابیامرزم تصمیم گرفتم  مثل بقیه هم سن و سالهام  از سد کنکور عبور کنم.در نهایت سال ۷۱ موفق شدم در دانشگاه علامه طباطبایی تهران رشته زبان و ادبیات فارسی پذیرفته شوم..

متاسفانه علاقه چندانی به این رشته نداشتم . بیشتر علاقمند به تحقیق و تحلیل و کشف راز و رمزهای هستی بودم..

× لطفا بفرمایید چه شد که به نویسندگی روی آوردید و اولین تالیف شما چه بود؟

القصه! حدودا در سال ۷۹ پس از عبور از راه و بیراهه های متعدد زندگی  یک تحول و دگراندیشی در من پس از آشنایی هرچه بیشتر و بهتر با کلام خدا و ابرآیات آسمانی شکل گرفت..

باورش برایم کمی دشوار بود اینکه از دل این کتاب بزرگ زندگی به جواب پرسشهای زندگی ام برسم و از آنهمه تزلزل افکار و پریشان خاطری رهایی یابم و به رویاهای بزرگ زندگیم دست یابم!! اما به لطف خدا به تدریج این مهم محقق شد تا نگاهم به زندگی تغییر کند و  دریچه های حقیقت به رویم گشوده گردد.

البته من برای درک و فهم هرچه بیشتر قرآن و مفاهیم و جریانات زندگی و شناخت انسان به مطالعه و تفکر بسیاری از علوم و کتب پرداختم…یک اشتیاق عجیب و عطشی وصف ناپذیر برای بیشتر دانستن  و دریافت حقایق در من شکل گرفته بود…روزها در ساحل دریای چمخاله راه می رفتم و تفکر میکردم و هربار پس از برگشت به خانه شروع میکردم به نوشتن و دربند کشیدن افکار و دریافت هایم….

اولین کتابم باعنوان زندگی در پرتو دین در سال ۸۲ توسط انتشارات آبای تهران چاپ و منتشر شد…متاسفانه از همان ابتدای راهم علیرغم همه دوندگیها و کمک طلبیدنها هیچ حمایتی ازمن نشد که نشد تا هرآنچه که داشتم و نداشتم هزینه چاپ کتاب و راهم کنم.

× حضرت عالی یکی از افراد پرکار و موفق در زمینه نویسندگی می باشید، علت این موفقیت را مرهون چه می دانید؟

در این زمینه ، برخودم لازم می دانم از خواهر عزیزم خانم کتایون مطلبی و همسر محترم شون جناب رامین عباسی صمیمانه تشکر کنم که در طول این سالها آنچه در توان داشتن من واین راهم را حمایت کردند و شاید جور خیلی هارو یک تنه به تنهایی کشیدند و دریغ و صد دریغ که در جامعه ما حمایت مناسبی از فرهنگ و هنر نمیشود درحالیکه درد و درمان جامعه همین فقر فرهنگی و آگاهی و مقابله با آن است ..

به لطف خدا راهم را پیدا و انتخاب کرده بودم؛ آگاهی یافتن و آگاهی دادن به مردمان سرزمینم و مقابله با فقر خطرناک جهل و ناآگاهی! و ارایه تعریفی زیبا و کاربردی از انسان ,خدا و زندگی.

× لطفا توضیح دهید چه کتابهای دیگری از شما منتشر گردیده است ؟

موج دوم کتابهایم در سال ۸۶ چاپ و منتشر شدند..کتابهایی با عناوین؛ خودت را به او بسپار, قدرت شگرف درون انسان(قدرت تفکر مثبت), از درمان تا رهایی, هنر ارتباط , تعالیم آسمانی و…

موج سوم کتابهایم نیز با عناوین  وفقط خدا, لذت با خدا بودن, گفتگو با خدا, زمزمه های عاشقانه با خدا در سال ۸۸ چاپ و منتشر شدند

پس از چند سال وقفه در نویسندگی سال ۹۷ کتابی با عنوان لذت رانندگی لذت زندگی نوشتم…این کتاب را با توجه به بحران شدید رانندگی و آمار وحشتناک تصادفات و کشتار جاده ای به رشته تحریر درإوردم. این کتاب نگاهی متفاوت به رانندگی و زندگی ست که زندگی را از دریچه رانندگی و رانندگی را از دریچه زندگی توصیف می کند.

کتابهایی را هم با عنوان معجزه نیکوکاری و صورتک از چهره بردار خودت باش را آماده چاپ دارم.

× از کدام یک از تالیفات شما بیشترین استقبال شده است؟

کتاب ؛خودت را به او بسپار ، کتابی که سالها پیش به لطف خدا با استقبال عالی مخاطبین روبروشده  و بنا به دلایلی و یه سری مشکلات چندین سال تجدید چاپ نشده بودو هم اینک در صدد چاپ مجدد (چاپ چهارم) این کتاب هستم.

صحبت پایانی ؟

بنده در سال ۸۳ ازدواج کردم که ماحصل ازدواجم دو پسر به اسمهای سپاس و حامی ست..پس از چهار سال از شروع زندگی مشترک مون با تشویق و حمایت های من  همسرم نیز سرکار خانم آمنه مهدوی ترغیب به امر نویسندگی و شعرسرایی در حوزه کتابهای کودک شد که آثار ارزنده ای ازوی با عناوین ؛ نماز خونده چه لذتی داره, میرزا کوچک خان, مسافرکوچولو در ایران, گیلان شناسی , آسمان آبی و غیره منتشر شده است.

خبر/آمنه جعفری